جایگاه ایران در معادلات اقتصادی افغانستان در پی بازگشت طالبان

جایگاه ایران در معادلات اقتصادی افغانستان در پی بازگشت طالبان
نویسنده خبر : روابط عمومی تاریخ بارگذاری : سه شنبه ، 02 شهريور 1400

جایگاه ایران در معادلات اقتصادی افغانستان در پی بازگشت طالبان

محمود سیادت - نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی

موضوع ظهور طالبان و سرعت پیشروی این جریان در تصرف شهرها یکی از پیچیده ترین معماهای کنونی در افغانستان است. به بیان دیگر تحولات افغانستان چنان شتابزده، دور از انتظار و غیر قابل باور بود که تمامی قدرت های بزرگ جهانی را در بهت و حیرت فرو برد اما آن چه که مسلم است نقش پاکستان و سازمان های اطلاعاتی برخی کشورهای همسایه، آمریکا و کشورهای عربی در به قدرت رسیدن این جریان غیرقابل انکار است.

متاسفانه تجربه حاکی از آن است که این جریان در حوزه امور مدنی، آزادی های فردی و ... محدودیت های شدیدی برا بر شهروندان افغان اعمال می کند، به طوری که این جریان با رای گیری و نظرخواهی از مردم میانه خوبی ندارد و به زعم خود به دنبال پیاده سازی «امارت اسلامی» هستند، چرا که بر این عقیده اند که باید احکام اسلامی در کشور پیاده شود. لذا این سختگیری های اجتماعی با خواست جامعه مدنی این کشور و فضای قرن 21 در تضاد است. از این رو نگرانی از وجود انحصاری و مطلق طالبان در قدرت به شدت مشهود است. چنان که کشورهای غربی، چین و روسیه در جریان مذاکراتشان در قطر اعلام کردند که اگر حکومت افغانستان به طور کامل در اختیار طالبان قرار بگیرد این حکومت را به رسمیت نخواهند شناخت. در این میان بخش خصوصی ایران نیز تمایلی ندارد که حکومت افغانستان به طور تام و کمال در اختیار طالبان قرار بگیرد، چرا که قطعا عدم تقسیم قدرت میان اقوام مختلف افغان زمینه آشوب دیگری را پدیدار خواهد کرد. با این حال پیش بینی ها حاکی از آن است که اشرف غنی؛ رئیس جمهور افغانستان در این مقطع استعفا دهد و فردی مورد قبول طرفین در دولت موقت بر سرکار آید.

نکته قابل توجه آن است که به رغم تمامی سختگیری های اجتماعی طالبان، عملکرد این جریان در ایجاد امنیت از دولت فعلی بهتر بوده است در واقع این جریان در دوره حکومت قبلی خود با روش های مختلف ولو غیردموکراتیک توانسته بود از پس تامین امنیت کشور افغانستان برآید. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که در دوره کنونی شاهد تغییراتی در روند رفتاری طالبان هستیم به طوری که برخورد این جریان پس از تصرف شهرهای فارسی زبان به نسبت گذشته مطلوب ارزیابی می شود، حال اگر بحث تجزیه افغانستان مطرح باشد، قطعا طالبان بخش های پشتو نشین شرق و جنوب را حفظ و قسمت های فارسی زبان را رها خواهد کرد. باید به این نکته نیز توجه داشت که جنگ افغانستان جنگ مردم افغان با یکدیگر نیست بلکه این آشوب ها جنگ های نیابتی از سوی قدرت های خارجی محسوب می شود که هر یک بنا به نیت خودشان در امور افغانستان مداخله دارند.

در طول 20 سال گذشته که طالبان در خفا بود با اکثر کشورهای دنیا مراوداتی داشت چنان که برخی از رسانه ها خبر از مذاکره طالبان با مسئولین ایرانی داده بودند، چرا که در دولت اشرف غنی نشانه ای از روابط دوستانه واقعی با ایران وجود نداشت و رئیس جمهور افغانستان به شدت تحت تاثیر سیاست های آمریکا و سیاست های قومگرایی خویش بود که این مساله چه به صورت علنی و چه در خفا در سیاست های این کشور ملموس بود. لذا محدودیت های ایران در زمان طالبان نباید بیش از زمان اشرف غنی باشد به ویژه آن که نیروهای آمریکایی و خارجی که به شدت مخالف مراوات اقتصادی میان ایران و افغانستان هستند خاک این کشور را ترک کردند.

طالبان با بسیاری از کشورهای غربی رابطه خوبی ندارند، در نتیجه این جریان به شدت نیازمند تعامل با کشورهای همسایه است که در این میان قطعا نقش پاکستان به دلیل نفوذی که در این جریان دارد پررنگ تر خواهد شد، ترکیه نیز در تلاش است با تقویت ارتباط با طالبان در حوزه نظامی، سیاسی و امنیتی و ... جای پای خود را در افغانستان سفت کند.

حال از آن جا که اقتصاد افغانستان مردمی و خصوصی است، نیاز به ارتباط با کشورهای همسایه ضرورت دارد. نکته قابل توجه آن است که حکومت طالبان در مقایسه با دولت اشرف غنی، قدرت جذب سرمایه گذار را ندارد که این مساله به تنگ نظری های طالبان در مباحث مدنی باز می گردد، در واقع در چنین شرایطی بسیاری از سرمایه گذاران مهاجرت را به زندگی در افغانستان ترجیح می دهند. لذا حکومت طالبان نمی تواند در صورت تداوم رفتارهای گذشته اش، این کشور را در مسیر توسعه قرار دهد مگر آن که در رفتارهای خود تغییراتی را لحاظ کند که این تغییرات در رفتارهای اخیرشان کاملا مشهود است. بعید به نظر می رسد که قدرت های جهانی تمامی حکومت را به طالبان بسپارند، چنان که پیش بینی ها حاکی است که حکومت افغانستان، ترکیبی خواهد بود که ممکن است بخش بیشتری از آن در اختیار طالبان باشد اما گروه های دیگر در حکومت سهم خواهند داشت.

با روی کار آمدن طالبان پیش بینی می شود سهم پاکستان، چین و برخی کشورهای عربی در مراودات اقتصادی با افغانستان افزایش و سهم اروپا، آمریکا و روسیه در مراودات بین المللی با افغانستان کاهش پیدا کند. هند نیز به عنوان بازیگر مهم تقریبا از صحنه حذف و یا حضورش به شدت کمرنگ خواهد شد اما معادلات اقتصادی ایران با افغانستان بستگی به رفتار دولتمردان ایرانی و رفتار طالبان و اعمال نفوذ نیروهای خارجی بر این جریان در آینده خواهد داشت. آن چه که مسلم است قدرت های بزرگ دنیا در وضعیت افغانستان دخیل هستند، لذا وضع بسیار پیچیده ای است. امید می رود که سفیران خوش فکر و آشنا به اقتصاد ایرانی در افغانستان بستری را برای مذاکره با طالبان فراهم کنند و از رویکرد سیاسی و امنیتی که تاکنون میان طرفین حاکم بوده، فاصله بگیرند تا بدین ترتیب نقش ایران در اقتصاد این کشور پررنگ تر از گذشته شود. 

دانلود اپلیکیشن اتاق بازرگانی